طرحواره درمانی چیست؟
طرحوارهها، چارچوبهای ذهنی هستند که فرد از طریق آنها خود، روابط و جهان اطراف را درک میکند. طرحواره درمانی (Schema Therapy) طرحوارههای ناسازگاری را هدف قرار میدهد که میتوانند تهدیدی برای سلامت روان فرد باشد. طرحوارههای ناسازگار انواع مختلفی دارند که هر کدام از آنها میتوانند روی روابط، عزت نفس و نوع نگاه به زندگی فرد تاثیرگذار باشند. در ادامه این مطلب از وبلاگ اسنپدکتر، توضیحاتی در مورد ساز و کار درمان مبتنی بر طرحوارهها ارائه میدهیم.
طرحواره درمانی چیست و چه کاربردی دارد؟
طرحوارهدرمانی یک نوع درمان گفتگومحور است که بر طرحوارههای فرد تمرکز دارد. طرحوارهها چارچوبها یا سیستمهای اعتقادی هستند که افراد به واسطه آنها خود و جهان اطراف را درک میکنند. پزشکان بر این باورند که طرحوارهها از دوران کودکی، به ویژه تحت تاثیر محیط و خانواده شروع به شکلگیری کرده و در آینده افکار، احساسات و رفتار فرد را تحت تاثیر قرار میدهند.
طرحوارههای ناسازگار، نامتعادل یا غیر واقعی هستند. برای مثال یک کودک ممکن است فکر کند که همیشه باید کامل و بدون نقص باشد یا اینکه نتواند به هیچکس اعتماد کند. این سبک رفتار میتواند منجر به اضطراب یا سایر مشکلات روانی شود.
طرحوارههای ناسازگار ممکن است بر اثر سوءاستفاده یا بدرفتاری شکل بگیرند؛ اما همیشه اینطور نیست. برای مثال کودکی که احساس متفاوت بودن نسبت به سایر خواهران و برادران خود دارد، طرحوارههای ناسازگار را در خود ایجاد میکند.
انواع طرحوارهها و نحوه کارکرد طرحواره درمانی
طرحواره درمانی به تدریج طرحوارههای ناسازگار را جایگزین میکند تا فرد کمتر دچار پریشانی عاطفی شود. این رویکرد درمانی به بهبود عزت نفس، روابط با دیگران و عملکرد روزانه فرد کمک میکند. برای روشن شدن ساز و کار این روش درمان باید در ابتدا با انواع طرحوارهها آشنا شوید. درمانگران طرحوارههای ناسازگار را با توجه به نیاز کودکان در طول رشد، به ۵ حوزه کلی تقسیم میکنند که در ادامه به آنها میپردازیم.
۱-انفصال و طرد
کودکان دارای طرحواره انفصال و طرد ممکن است احساس کنند که دیگران قابل اعتماد، حمایتکننده یا امن نیستند. این طرحواره ممکن است از محیط زندگی سرد، بیثبات یا توهینآمیز ایجاد شده باشد. طرحوارههای خاص در این حوزه عبارتند از:
- طرحواره رهاشدگی/ طرد که در آن فرد احساس میکند دیگران او را ترک خواهند کرد.
- بیاعتمادی/ بدرفتاری که در آن فرد احساس میکند که دیگران او را آزار میدهند، تحقیر میکنند یا فریب میدهند.
- محرومیت عاطفی که در آن فرد احساس میکند دیگران او را حمایت نمیکنند و به اندازه کافی دوست نخواهند داشت.
- نقص/ شرم که در آن فرد احساس میکند که انسان بد یا حقیری است.
- انزوا/ بیگانگی اجتماعی که باعث میشود فرد احساس کند جدا افتاده است و به هیچ فرد یا جایی تعلق ندارد.
۲-استقلال و عملکرد مختلشده
این طرحوارهها در مورد توانایی فرد برای زنده ماندن یا عملکرد در شرایط خاص هستند. از نظر درمانگران با رویکرد طرحواره درمانی، این طرحوارهها ممکن است از محیط و خانوادهای نشات گرفته باشند که بیش از حد حمایتگر هستند یا برای ساختن اعتماد به نفس کودک، کمکی نکردهاند. طرحوارههای حوزه خودگردانی و عملکرد مختل عبارتند از:
- وابستگی/ بیکفایتی: که در آن فرد احساس میکند نمیتواند به تنهایی از عهده چالشها برآید.
- آسیبپذیری نسبت به بیماری یا صدمات احتمالی: که در آن فرد معتقد است یک اتفاق فاجعهبار را تجربه خواهد کرد.
- گرفتار/ خودِ تحولنیافته: که با نزدیکی بیش از حد با یکی از عزیزان همراه میشود و باعث میشود که فرد احساس کند که بدون او نمیتواند زنده بماند.
- شکست: که باعث میشود فرد احساس کند شکست خورده است، شکست خواهد خورد یا اینکه نسبت به دیگران شایستگی کمتری دارد.
۳-محدودیتهای مختل
این طرحوارهها از فقدان محدودیتها یا مسئولیتپذیری ناشی میشوند که ممکن است از محیط بیقانون یا رفتار والدینی نشات گرفته باشد که به کودک احساس برتری بیش از حد میدهند. طرحوارههای خاص این حوزه عبارتند از:
- استحقاق/ بزرگواری: فرد دچار به این طرحواره معتقد است که نسبت به دیگران خاص یا برتر است.
- خودکنترلی/ خودانضباطی ناکافی: فرد از کنترل وسوسههای خود امتناع میورزد یا در انجام این کار مشکل دارد.
۴-هدایت شدن توسط دیگران
این طرحوارهها شامل نگرانی بیش از حد نسبت به احساسات دیگران میشود. روانشناسان با رویکرد طرحواره درمانی بر این باورند که این طرحوارهها از محیط خانهای ناشی میشوند که در آن دوست داشتن مشروط است و باعث میشود که کودکان نیازهای خود را سرکوب کنند یا بخشی از شخصیت خود را تایید کنند. طرحوارههای خاص این حوزه عبارتند از:
- اطاعت: فرد احساس میکند که نیازها یا خواستههایش برای دیگران کماهمیت یا بیارزش است.
- از خودگذشتگی: همان نیاز بیش از حد به راضی کردن دیگران است. بدون در نظر گرفتن هزینههایی که به شخص وارد میشود.
- تایید طلبی: فرد به صورت بیمارگونه در پی تایید شدن توسط دیگران است.
افراد دارای این طرحوارهها ممکن است ناآگاهانه به دلیل برآورده نشدن نیازهای خود و در اولویت نبودن، دچار خشم و عصبانیت شوند.
۵-گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
این طرحوارهها از اشتیاق به کنترل کردن احساسات یا انتخابهای خود یا برآوردن قوانین و انتظارات سفت و سخت ناشی میشوند. بزرگ شدن در محیط یک خانواده سختگیر، انتقادی یا تنبیهکننده در شکلگیری این طرحوارهها نقش دارد. طرحوارههای خاص این حوزه عبارتند از:
- منفیگرایی/ بدبینی: منجر به تمرکز روی نکات منفی زندگی میشود.
- بازداری عاطفی: فرد احساس میکند که باید برای پرهیز از شرم یا از دست دادن کنترل، احساسات خود را پنهان کند.
- استانداردهای سفت و سخت/ بیشانتقادی: باعث میشود که فرد برای رسیدن به استانداردهای غیرواقعی تلاش کند.
- تنبیهگرایی: فرد احساس میکند که افراد، از جمله خانواده او برای اشتباهات خود مستحق تنبیه شدید هستند.
حالتهای طرحواره درمانی
در حالی که طرحوارهها چارچوبهای ذهنی هستند که افراد به واسطه آنها جهان را درک میکنند، حالتهای طرحواره، حالتهای احساسی هستند که بر تعاملات روزمره تاثیر میگذارند. حالتهای درمان مبتنی بر طرحوارهها عبارتند از:
- حالت کودک که احساسات فرد در دوران کودکی (کودک درون) مشاهده میشود.
- حالت والد که رفتار فرد با رفتار والدین او در دوران کودکی مشابه است.
- حالت بزرگسالی که سالم و معتدل است.
بسته به تجارب فرد، حالت کودک یا کودک درون ممکن است آسیبپذیر، عصبی، تکانشی/ بیانضباط یا شاد باشد. مشابه آن، در حالت والد یک یا چند مراقب یا فرد مستبد در کودکی یک فرد است که ممکن است مطالبهگر، انتقادگر یا تنبیهکننده باشند. همچنین حالتهای مقابلهای وجود دارد که نحوه واکنش فرد به پریشانی را توصیف میکنند و عبارتند از:
- جبرانکننده بیش از حد: که در آن فرد نیازهای جبراننشده خود را با اغراق، دستکاری یا طغیانگری جبران میکند.
- تسلیم سازگار: که در آن فرد از نیازهای خود چشمپوشی میکند تا از طرد شدن، انتقاد یا تنبیه در امان باشد.
- محافظ اجتنابی: که در آن فرد احساسات خود را از خود جدا میداند و نسبت به احساسات دیگران نیز حس انفصال دارد.
در مقابل، حالت بزرگسال سالم یک واسطه است. حالت کودک را پرورش میدهد و تنظیم میکند، تاثیر حالت والدین را تعدیل کرده یا کاهش میدهد و حالتهای مقابله ناسالم را تنظیم یا محدود میکند. در نهایت، دیدگاه متعادل یک بزرگسال سالم میتواند جایگزین طرحوارههای ناسالم باشد.
طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟
هدف اصلی از درمان مبتنی بر طرحوارهها، درمان اختلالات شخصیتی است؛ اما امروزه، درمانگران آن را برای وضعیتهای متنوعی به کار میگیرند. در یک بررسی سیستماتیک در سال ۲۰۲۱، محققان به ۶ مطالعه ابتدایی که شامل افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال استرس پس از سانحه یا اختلال اضطراب فراگیر بودند، پرداختند.
پژوهشگران در این مطالعه، درمان مبتنی بر طرحوارهها را برای افراد دارای اختلالات شخصیتی امتحان کردند که مرتکب جرایم خشونتآمیزی شده بودند. یک گروه درمان استاندارد رایج را دریافت کرد؛ در حالی که دیگران طرحواره درمانی را دریافت کردند. اگرچه هر دو گروه پیشرفتهایی داشتند، اما درمان مبتنی بر طرحوارهها پیشرفت بهتری را به همراه داشت که از میان آنها میتوانیم به کاهش علائم مربوط به اختلالات شخصیتی اشاره کنیم.
درمان شناختی رفتاری (CBT) نیز یک نوع رواندرمانی بسیار شناخته شده است و تحقیقات بسیاری در مورد آن انجام میشود. این روش درمانی بر تغییر الگوهای فکری مخرب به منظور جلوگیری از احساسات مخرب یا رفتارهای آسیبزا تمرکز دارد. CBT از جهاتی به درمان مبتنی بر طرحوارهها شباهت دارد و بیشتر روی مشکلات زندگی امروز متمرکز است تا تجارب گذشته فرد. این رویکرد درمانی، گذشته فرد را نادیده نمیگیرد؛ اما کند و کاو در گذشته و کودکی، اولویت آن نیست؛ در عوض، بر یاد دادن مهارتهای فنی برای مدیریت علائم در زندگی روزمره تمرکز دارد.
سخن پایانی
طرحواره درمانی رویکردی پرطرفدار در زمینه رواندرمانی است و رواندرمانگران بسیاری با استفاده از این رویکرد، راه بهبود را برای مراجعین خود هموار میکنند. این روش درمان نسبت به درمان شناختی رفتاری جدیدتر است و مطالعات بسیاری برای اثربخشی این رویکرد درمانی ارائه شده است. افراد علاقهمند به درمان مبتنی بر طرحوارهها میتوانند یک رواندرمانگر مجرب در این حوزه را انتخاب کنند.
اگر امکان مراجعه حضوری به پزشک یا درمانگر را ندارید، میتوانید از طریق اپلیکیشن اسنپدکتر به صورت آنلاین با متخصصین معتبر در ارتباط باشید. پشتیبانی عالی و امکان برقراری تماس در محیط امن اپلیکیشن، اسنپ دکتر را به پلتفرمی محبوب و پرطرفدار تبدیل کرده است.