مازوخیسم چیست؟
به شدت به خودتان سخت میگیرید، دلتان میخواهد از افرادی که شما را تحقیر کردهاند انتقام بگیرید. اما به جای اینکه کاری انجام دهید، فقط خشم ناشی از آن را با خود حمل میکنید، یا بیوقفه تا سر حد فرسودگی کار میکنید؟ همه این رفتارها ویژگیهای شخصیت مازوخیسم یا خودآزار را در خود دارند. درباره این بیماری در وبلاگ اسنپدکتر بیشتر بخوانید.
ریشه مازوخیسم
بسیاری از رفتارهای مازوخیستی در کودکی افراد ریشه دارند؛ برای مثال، کودک ۴سالهای را در نظر بگیرید که پولی را بدون اجازه از کیف مادرش برمیدارد. مادر با تصور و هراس از اینکه کودک دزدی کرده است، تنبیهی را برای او در نظر میگیرد که اصلا با اندازه و شدت عمل همخوانی ندارد (مثلا دست او را با قاشق داغ میسوزاند)؛ ولی کودک اصلا معنای دزدی را نمیداند و متوجه نیست که چرا تنبیه شده است، آن هم به این شدت!
کودک بهخاطر دردی که میکشد از مادرش خشمگین میشود؛ ولی به او گفتهاند که باید مادرش را دوست داشته باشد. همزمان با احساس درد و خشم، بهخاطر خشمی که نسبت به موجودی مقدس دارد، احساس گناه نیز بهسراغش میآید. میداند برای اینکه کودکِ خوب مادرش باشد باید خشمش را فرو خورد و حق را به مادرش بدهد. با تصور اینکه حالا با فرو خوردن خشم آدم خوبی میشود، احساس رضایت میکند. کودک این الگو را با خود به بزرگسالی میآورد و برای رسیدن به احساس رضایت، آن را تکرار میکند.
مازوخیسم چه علائمی دارد؟
از علائم ابتلا به این اختلال روانی جنسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تمایل به فعالیتهای آزار خواهانه مانند کتک خوردن، ضرب و شتم و بسته شدن دستها و پاها.
- فرد از فحاشی و کلمات رکیک حین رابطه جنسی لذت میبرد.
- لذت از تحقیر شدن حین رابطه.
- فرد از آزار فیزیکی حین رابطه لذت میبرد.
- رابطه جنسی بدون ملایمت.
برای تشخیص اختلال مازوخیسم جنسی مطابق دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-5 فرد باید تحریک جنسی شدید و مکرر را از طریق تحقیر شدن، فحاشی، آزار و اذیت و … به دست آورد. این نوع اصرارها، تخیلات یا رفتارها باید حداقل به مدت شش ماه زندگی فرد را مختل کند و باعث ایجاد مسائل یا مشکلات جدی بالینی در زمینههای اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم زندگی فرد شود. استفاده گسترده از پورنوگرافی که شامل این نوع رفتارها (تحقیر شدن، فحاشی، آزار و اذیت و …) است گاهی از ویژگیهای مبتلا شدن به این اختلال روانی جنسی است.
ساختار قالب مازوخیسمی
ساختار شخصیت مازوخیستی که آن را شخصیت خودشکن نیز میخوانند، ریشه در نبرد بین کودک در حال رشد و والدینی دارد که بیش از حد کودک خود را کنترل میکنند. والدین به دنبال حفظ کنترل به هر قیمتی هستند. آنها همیشه به اطاعت کردن کودک نیاز دارند. بنابراین، جایی برای بیان نظرات و نیازهای کودک وجود ندارد.
ابراز عشق والدین به کودک مشروط به خوب بودن است. این افراط و تفریط در رفتار والدین باعث میشود که کودک در اغلب اوقات مورد آزار، تنبیه و تحقیر قرار گیرد و در هر خطایی کودک با تهدید به ترک شدن از سوی والدین یا تنبیه روبه رو شود. این شیوه تربیتی تاثیر عمیقی بر روان کودک دارد.
کودک میتواند این آسیبها را به لحاظ جسمی تحمل کند، اما آرزو دارد بتواند جواب والدینش را بدهد، هر چند که قدرت انجام این کار را ندارد. بنابراین، هر گونه تلاش برای انتقام به صورت پنهانی یا غیرفعال به صورت تهاجمی انجام میشود. به تدریج، رفتار آزاردهنده یا انتقادی والدین به عنوان علت مازوخیسم میتواند به صدای یک منتقد درونی قلدر تبدیل شود که فرد را آزار و مورد تهاجم قرار میدهد. مازوخیستها در بزرگسالی نیز به طرز باورنکردنی با دیگران سازگار میشوند و اطاعت میکنند، ارتباط خود را با خلاقیتشان از دست بدهند و مشاغلی را انتخاب کنند که سخت اما کسلکننده هستند.
اقسام اختلال خودآزاری
اختلال خودآزاری به دستههای مختلف تقسیم میشود. مازوخیسم جنسی احتمالاً شایعترین نوعی است که عموم جامعه آن را میشناسند که در آن افراد در اثر درد دچار تحریک جنسی میشود.
دردی که به صورت تسلیم شدگی باشد برای آنها محرک جنسی است. این نوع از خودآزاری با شدتهای مختلف همراه است، از افرادی که از دردهای جزئی مانند کتک زدن ملایم لذت میبرد تا اشخاصی که برای رسیدن به لذت جنسی نیاز به زخمی شدن و شلاق خوردن شدید دارند. این اختلال فی نفسه درد را به چیزی غیر از لذت جنسی ربط نمیدهد. مازوخیسم عاطفی یکی از پیچیدهترین انواع اختلال خودآزاری است.
مازوخیستهای عاطفی از آزار عاطفی لذت عاطفی میبرند. هر چند به نظر ناممکن میرسد، اما برای این دسته افراد این حالت نوعی سفر مذاکرهای است که در آن فرد سادیستی با رضایت شخص مازوخیسمی از او سوءاستفاده عاطفی میکند و در عین حال، پس از آزار او تلاش میکند تا اعتماد را به رابطه خودشان بازگرداند و آن را اصلاح کند. این کار فاقد خطر و آسیب نیست، چراکه عاطفه، چیزی ملموس و قابل مشاهده نیست و دشوار است بتوان مرزها و آستانهها را تشخیص داد و دانست که چه زمانی سوءاستفاده عاطفی به فرد مازوخیست برای همیشه آسیب میزند.
به همین دلیل، این شکل از مازوخیسم با خطر از بین رفتن اعتماد بین شریکهای عاطفی همراه است، اما برای شخص دچار اختلال خودآزاری جذاب، رضایت بخش و حتی ضروری است. مازوخسیم اخلاقی یکی از دیگر انواع غیر جنسی اختلال خودآزاری است که فرود در سال ۱۹۲۴ آن را معرفی کرد. فروید آن را حالتی از ذهن توصیف کرد که از احساس گناه ناخودآگاه ناشی میشود و از طریق رنجی ارضا میشود که چنین احساس گناهی را تسکین میدهد.
مازوخیستهای اخلاقی از مجازات یا عذاب توسط سرنوشت یا خدا لذت میبرند، و تحقیرهایی که در زندگیشان احساس میکنند را با عضویت در برخی از فرقههای مذهبی یا انجام اعمال شدید زاهدانه و تارک دنیایی پاسخ میدهند. خود تنبیهی آنان برای منحرف کردن یا تسکین احساس گناه و سایر حالات عاطفی دردناک است.
آیا امکان دارد مازوخیسم ژنتیکی باشد؟
بله، ژنی که باعث بهوجودآمدن رفتارهای مازوخیستی در فرد میشود OXT نام دارد. البته افراد دارای این ژن بیشتر گرفتار مازوخیسم جنسیاند. در مازوخیسم ژنتیکی، دارودرمانی تحت نظارت درمانگر و روانپزشک یکی از ثابتشدهترین راههای درمان است.
در نهایت
بهتر است بدانیم که آگاهی از شرایط روانی یکی از مهمترین کارهایی است که فرد باید برای خودش انجام دهد. مازوخیسم یکی از اختلالات رایجی است که احتمالا خیلی از ما، با شدتهای کم، درگیر آن هستیم. احتمال دارد شما هم علائم این اختلال را در خود دیده باشید؛ مثل احساس گناه بیدلیل، تلاش برای کاملبودن، تحمل رابطه سمی و امثال اینها. منتها باید بدانید قدم اول در هر درمانی، رسیدن به آگاهی است و قدم دوم این است که از مطرح کردن آن خجالت نکشید.